جنیان
البته خودم13 سالمه
شنبه 22 بهمن 1390برچسب:, :: 11:5 :: نويسنده : ماتیران
راستش رو بخواهيد از اون جايي که اين روزها همه جا بحث جن و جن گيري است .. ياد خاطره اي که چند سال پيش از نزديک شاهدش بودم ، افتاده و تصميم گرفتم ان را براي اون دسته از خوانندگاني که تازه به جمع ياران همدل سايت پيوسته اند ، تعريف کنم . ضمن اين که بار ديگر تاکيد مي کنم .. آن چه مي خوانيد .. روايتي از يک مهماني است که در منزل يکي از کارگردان هاي مشهور کشور رخ داد . و تا قبل از آن شب هرگز در عمرم نديده بودم .. ! نخستين بار که اين خاطره رو در تارنمايم درج کردم ، عزيزان بي شماري خواهان ارايه شماره تلفن " درويش " شدند .. ! که البته پاسخ حقير منفي يود . چون اولآ سال ها از اين ماجرا مي گذرد و ديگر خبري از آن کارگردان ندارم .. دوم اين که هيچ شماره تماس و نشوني از فرد مورد نظر ندارم .. لطفآ درخواست نفرماييد . ضمن اين که بنده هرگز به اين گونه اعمال اعتقادي نداشته و ندارم .. و با احترام به همه عقايد و انديشه ها ، معتقدم انسان هاي ضعيف متوسل به آن مي شوند .
چند سال پيش به سبب مسئوليت هايي كه در مجله سروش هفتگي و صدا و سيما داشتم با اكثر هنرمندان و كارگردان هاي سينما و تلويزيون ارتباط صمیمی داشتم . كه اين ارتباطات اكثرآ با رفت و آمد هاي خانوادگي همراه بود . در حقيقت بعد از بازنشسته شدن از نيروي هوايي اكثر دوستان خانوادگي ام رو اهالی مطبوعات و هنرمندان سرشناس و كارگردان ها تشکیل می دادند . ماجراي این پست " اجنه ها " واقعيتي است كه به چشم خودم ديدم . راستش رو بخواهيد تا پيش از اين اتفاق اصلآ اعتقاد چنداني به اجنه ها نداشتم . و آن ها رو خرافاتي مي دانستم كه مادر بزرگ ها در قديم زير كرسي براي جوون تر ها تعريف مي كردند . بعد ها متوجه شدم حقيقت دارد و حتي در كتاب هاي آسماني همچون قرآن مجيد به وجود جن و پري اشاراتي شده است .به هر حال ماجرا از جایی آغاز شد که .. يك شب يكي از كارگردان هاي نامي سينما به من زنگ زد كه بهروز جان امشب براي شام بيا خونه ي ما و ضمنآ اگر امكان داره بچه هات رو با خودت نيار !! راستش من از اين كه گفت بچه ها رو نيار يه فكر هايي زد به سرم . پيش خود گفتم حتمآ از آن ميهماني هاي اشرافي گرفته است !!
|